کهکشان راه شیمی

کهکشان راه شیمی

نوشتن بیرون جهیدن از صف مردگان است.
کهکشان راه شیمی

کهکشان راه شیمی

نوشتن بیرون جهیدن از صف مردگان است.

هرم مصری

opql_photo_2020-05-16_04-19-09.jpg

اینجا در واقع یک سقف است و جایی که من عکس را گرفتم سیاه بود. به سمت راست که پیش می رویم در قسمت پایین نقوش ، هفت انسان با سر حیوان وجود دارد. آنها «نِتِر »ها یا خدایان نامیده می شوند و هر کدامشان یک بیضی سرخ رنگ مایل به نارنجی  بالای سر خود دارند که تحوت آن را «تخم دگرگونی » می نامد. نترها زمانی جمع می شوند که ما در آن زمان مرحلۀ خاصی از رستاخیز را، که یک تغییر سریع بیولوژیکی به شکل متفاوتی از حیات است، پشت سر می گذاریم. آنها هنگام قدم زدن در امتداد خط ، تمثالی از این تغییر در اختیار دارند، پس از آن ناگهان خط پایان می یابد و تغییری 90 درجه ای به سمت بالا وجود دارد، و آنها در جهت عمود بر مسیر اول خود راه می روند. این چرخش 90 درجه ای، بخش مهمی از این کار است. چرخش 90 درجه ای برای درک چگونگی حقیقت بخشیدن به رستاخیز یا عروج حائز اهمیت است. سطوح ابعاد بصورت 90 درجه ای از یکدیگر جدا شده اند، نُت های موسیقی بصورت 90 درجه ای از یکدیگر مجزا شده اند و چاکراها بصورت 90 درجه ای از هم تفکیک شده اند... بارها و بارها این 90 درجه تکرار می شود. در واقع، ما برای اینکه به بُعد چهارم (یا اصلاً هر بُعد دیگری) وارد شویم، باید چرخشی 90 درجه ای داشته باشیم. این دقیقاً همان کاری است که یوفوها می کنند، هنگامی که می بینید آنها با سرعت در آسمان حرکت می کنند، البته اگر یکی از آنها را دیده باشید. آنها با سرعتی باورنکردنی حرکت می کنند، سپس گردشی 90 درجه ای انجام می دهند و ناپدید می شوند. کسانی که سوار آن سفینه ها می شوند، مانند ما که سوار بر هواپیما مسافرت می کنیم، در فضا حرکت نمی کنند. سرنشینان سفینۀ فضایی بطور خودآگاه از لحاظ روانی به خودِ وسیلۀ نقلیه متصل شده اند و هنگامی که آنها آماده می شوند تا به دنیای دیگری بروند، اقدام به مراقبه می کنند تا تمام جنبه های خودشان را به یگانگی متصل کنند. سپس تغییر جهتی 90 درجه ای یا دو تغییر جهت 45 درجه ای را به یکباره در ذهن خود ایجاد می کنند، در واقع کل سفینه را به همراه سرنشینانش به بُعد دیگری می برند.

بنا به دلایلی نظیر مورد فوق، معتقدم که 23/7 سانتیمتر، طول موج جهان ما، یعنی همین بُعد سوم است. هر چه به سطوح بالای ابعاد بروید، طول موج کوتاه و کوتاه تر می شود، اما انرژی موج بیشتر و بیشتر می شود. هر چه به سطوح پایین ابعاد بروید، طول موج بلند و بلندتر می شود، اما انرژی موج کم و کمتر، چگال و چگال تر می شود. درست مانند یک پیانو، فضایی میان نُت ها وجود دارد، به طوری که وقتی شما نُتی را می نوازید، جای کاملاً مشخصی برای نُت بعدی وجود دارد. در این عالم شکل موجی که ما در آن هستیم، جایی کاملاً مشخص وجود دارد که در آن بُعد بعدی موجود است. آن بُعد طول موج خاصی فراخور این بُعد دارد. اکثر فرهنگ های موجود در کائنات این درک اساسی را در خصوص کائنات دارند و می دانند که چگونه باید بین ابعاد جابجا شوند. ما همگی این درک اساسی را از یاد برده ایم. به امید خدا، دوباره آن را به یاد خواهیم آورد.
راز باستانی گل حیات
درونوالو ملیشیزدک
ترجمه محمد حسین لشکری