اینجا مریخ است و این تصویر با کیفیت توسط مدارگرد مارس اکسپرس از یک دهانه مملو از آبِ یخ زده گرفته شده است. این دهانه با قطر ۸۱ کیلومتر و عمق ۲ کیلومتر، در سرزمینهای پستِ شمالِ مریخ، و درست نزدیک قطبِ آن واقع شده است.
این یخ در تمام فصول مریخ به دلیل پدیده چگالش باقی میماند. درحقیقت وقتی ملکولهای اتمسفر سیاره از بالای این دهانه عبور میکنند، در اثر برخورد با یخ متراکم شده و به سمت پایین حرکت میکنند، بنابر این یخ هوای اطراف خود را سردتر از آن میکند که هوای مجاور بتواند آنرا گرم و ذوب کند.
بنابر این یخ همیشه با یک کلاهک از هوای سرد پوشیده شده، و هیچگاه ذوب نمیشود.
آیا استنلی کوبریک قصد داشت بگوید که میمون هایی که سر از چیستی مونولیت در نمی آورند ما هستیم؟
این رد چرخ های کاوشگر کنجکاوی روی مریخ است،چرخ های این کاوشگر هر دور که می چرخند یک بار مارک JPL ناسا را به صورت کد های مورس روی خاک مریخ حک میکنند!
یک بار دیگر به دقت به این نقطهٔ ی کوچک نگاه کنید، این جا همان جایی است که تصور میکنیم تنها نقطهای در جهان است که پذیرای زندگی و حیات شده است.
هر شب نقطهٔ سرخی در آسمان ما میدرخشد، و همه مردم جهان آن را مریخ می نامند.
یک نقطهٔ آبی هم در آسمان مریخ میدرخشد و تنها یک کاوشکر به نام کنجکاوی آنجاست که آن را غریبانه زمین مینامد.
موضوع زمانی جالب تر خواهد شد که اگر ۵۲۰ میلیون سال نوری از زمین دور شویم یک شبکهٔ باورنکردنی از ۱۰۰ هزار کهکشان را مشاهده میکنیم که مانند رشتههای عصبی درهم تنیده شدهاند.
این جا ابرخوشه لانیاکیا یا در زبان هاوایی آسمانِ بیکران است و آن نقطه قرمزِ کوچک، کهکشان راه شیری و منزلگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد ستاره است!
هر نقطهٔ سفید در این تصویر نه یک ستاره، بلکه یک کهکشان است و زمین ما تنها یک سیارهٔ ناچیز در بین تریلیونها سیاره در آن نقطهٔ قرمز رنگ است.
براستی ما در این هستی بیکران چه جایگاهی داریم؟
تقریبا تمام واژه هایی را که احساس شناختنشان را داریم، در چنین فضایی رنگ می بازند.
تنها نجوای وهم آلوده ی سایه های سرزمین تاریکیست که خواب زمینی ما را بر خواهد آشفت.بنابر پژوهش های علمی انسان از حدود 200000 سال پیش در زمین ظاهر شد. اما تاریخ ما تنها 6000 سال را بخاطر می آورد . این یعنی 90% تاریخ ناپدید شده است. به باور برخی انسان قبل از 5000 سال هیچ دانش و فن و چیزی برای ارائه کردن نداشته که در تاریخ ثبت شود اما شواهدی خلاف این باور وجود دارد. در سال 1936 یک زوج آمریکایی در نزدیکی آبشاری تکه سنگی عجیب یافتند وقتی آنرا شکستند در داخلش یک کلنگ یافتند وقتی باستان شناسان قدمت سنگ را بررسی کردند متوجه شدند که 400 میلیون ساله است و کلنگ موجود در آن 100 میلیون سال قدیمی تر یعنی 500 میلیون سال قدمت دارد. دسته کلنگ در اثر گذر زمان تبدیل به ذغال سنگ شده بود. کلنگ از 96% آهن ساخته شده بود و این نشان می داد که آن بهیچ وجه نمی تواند بشکل طبیعی بوجود آمده باشد زیرا خالص تر از ان چیزی بود که طبیعت می توانست بوجود آورد و این نشان می داد که آهن با شیوه نسبتا مدرنی ذوب شده است. این تازه یک نمونه از کشفیات در این زمینه است صدها مورد دیگر نیز وجود دارد که خلاف باور رایج در مورد گذشته انسان را ثابت می کند. تاریخ ما واقعا ناپدید شده و هیچ اثری از آن نیست ،عجیب نیست ؟
به راستی دلیل برخی مخالفت ها با تزریق واکسن کرونا ریشه در چه پدیده ای دارد؟ آیا واقعا ارتباطی بین بنیاد جهانی بیل گیتس و دکل های فایو جی وجود دارد؟ آیا واکسن، در ساختار بدنی ما تراشه ای از خود به یادگار خواهد گذاشت؟ این تئوری توهم و توطئه است که در این لحظه ما را می آزارد یا این که واقعا راکفلرها و گیتس ها مادر ترزاهای نسل جدیدند. تنها گذشت زمان است که یا ما را بیدار خواهد ساخت و یا این که به آدم کوکی های کنترل از راه دور تبدیل خواهد نمود.
جلسه سوم - کلاس جبرانی دهم تجربی